لانتوری
نام فارسی این فیلم:لانتوری
نام فیلم به زبان انگلیسی:Lantory
فرمت فیلم ویدئویی:Mkv
ساخته شده توسط کشور ایران
منتشر کننده فایل:اونیکس مووی
هنرمندانی که در این اثر به ایفای نقش خود پرداخته اند عبارتند از: نوید محمدزاده، باران کوثری، مریم پالیزبان، رضا بهبودی، مهدی کوشکی ، بهناز جعفری، فاطمه نقوی، پریوش نظریه، نادر فلاح، اردشیر رستمی، حسین پاکدل، بهرنگ علوی ، ستاره پسیانی ، بهرام افشاری ، سیاوش چراغی پور، کاظم سیاحی ، سجاد تابش، یسنا میرطهماسب ، وحید قاضی زاهدی، هادی احمدی، شهریار فرد، امیر حسین طاهری ، امیر رضا رنجبران، میثم نوروزی، علیرضا خاتمی، رضا رباط جزی، حامد اسماعیل زاده ، پانته آ غدیریان، محمد حسین پور ، نظام الدین کیایی
کارگردانی فیلم بر عهده رضا درمیشیان می باشد
به تهیه کنندگی:رضا درمیشیان
موضوع:اجتماعی
مدت زمان نمایش این اثر سینمایی:۱ ساعت و ۵۴ دقیقه
توضیحاتی کوتاه در مورد داستان فیلم و صحنه های اجرا شده:لانتوری فیلم تازه درمیشیان بعد از فیلم «عصبانى نیستم!»، عاشقانه ای پر التهاب در دل جامعه است. عشقی که به جنون ختم می شود …
گناهکاران
نام فارسی : فیلم گناهکاران
محصولی از : ایران
سال انتشار : ۱۳۹۱
ژانر و موضوع فیلم : اجتماعی
ستارگان :
همایون ارشادی، هومن برق نورد، کوروش تهامی، رامبد جوان، سیاوش چراغی پور، ملکه رنجبر، امید روحانی، رضا رویگری، محمد ساره بان، قطب الدین صادقی، شقایق فراهانی، فرامرز قریبیان، بهاره کیان افشار، محمد متوسلانی، نسرین مقانلو و…
خلاصه داستان : داستان فیلم درباره دختری است که در زندگی خود با آدم های مختلفی برخورد می کند و هر یک از این آدم ها برداشت خاص خود را نسبت به او دارند.
دربند
نام فارسی : فیلم دربند
محصولی از : ایران
سال انتشار : ۱۳۹۱
ژانر و موضوع فیلم : اجتماعی
ستارگان :
نازنین بیاتی، احمد مهرانفر، پگاه آهنگرانی، بهرنگ علوی، فرید سمواتی
خلاصه داستان : داستان این فیلم درباره دانشجویی است که با توجه به اینکه نگران مسایلی است که به آن‌ها علاقه دارد، وارد یک محیط جدید می‌شود و برایش اتفاقاتی می‌افتد. فیلم می خواهد بگوید این شخصیت چطورمی تواند خودش را در این ماجرا‌ها حفظ کند و یا چطور ممکن است پایش بلغزد و اتفاقاتی برایش پیش می آید که با توجه به مراقبت خودش و تربیت خانوادگی‌اش از آن‌ها سربلند بیرون می‌آید.
بیتابی بیتا
نام فارسی : فیلم بیتابی بیتا
محصولی از : ایران
سال انتشار :
ژانر و موضوع فیلم : اجتماعی
ستارگان :
حامد بهداد ، الهه حصاری ، فریبا کوثری ، شیوا خنیاگر
خلاصه داستان : بیتا دختر جوانی است که به تازگی در مطب دندانپزشکی بعنوان منشی مشغول بکار شده ، همه چیز بر وقف مراد است تا اینکه برخی بیماران به او تهمت هایی میزنند . امیر دستیار دندانپزشک که به بیتا دل بسته نمیتواند این تهمت را تحمل کن و …
چهارشنبه خون به پا می شود
دانلود فیلم جدید چهارشنبه خون به پا می شود با کیفیت عالی
موضوع : اجتماعی
مدت زمان : 96 دقیقه
تاریخ انتشار : اسفند 1395 | تاریخ تولید : 1392
نویسنده و کارگردان : حماسه پارسا , تهیه کننده : سید غلامرضا موسوی
بازیگران : محمدرضا فرد , حماسه پارسا , حامد بهداد , فرامرز قریبیان , مرجان قدوسی , همایون ارشادی , سارا منجزی , احسان بذلی , مهران گل محمدی , پانیذ پارسا , اشکان نجاتی , تورج اصلانی , یاشار حق شعار , محسن ارمندی , برزو نقی نژاد , اکبر طارمی و بهزاد جعفری , هومن فرقانی نژاد , احسان کلانکی , سوگل خالقی , نگار ساده وندی , حسین لواسانی , رضا خدادی , یوسف صمدزاده , نگین پرهام , معصومه ربیعی , داریوش اشرفی , امیرحسین میر شمس , محمود کریمی , علی قدیمی , مهدی ثابتی , سعید قربانی و ملیحه مهدیزاده , کتایون زارعی , بردیا کشمیری
خلاصه : داستان جذاب فیلم با موضوعی خاص و اجتماعی در مورد رفاقت سه دوست حکایت دارد که در گذر زمان هر کدام در مسیرهای متفاوتی قرار میگیرند…
شروع یک پایان
نام اثر: شروع یک پایان
کیفیت: HD 720 – 
مخاطب: بزرگسالان
نوع فیلم: سینمایی
محصول: کشور ایران
موضوع: اجتماعی
کارگردان: آرش تقواشعار
تهیه کنندگان: مهدی عباسی، داوود شاه بابائی
با هنرنمایی: لیلا اوتادی، علی انصاری، حسین مهری، نازنین کریمی و…
تاریخ انتشار: ۱۳۹۵
مدت زمان: ۷۷ دقیقه
خلاصه داستان: مهیار (علی انصاریان) که تازه از زندان آزاد شده سراغ دوست قدیمی خود کاوه (حسین مهری) می رود تا وارد کار جدیدی شوند. در این بین مهیار با دوست کاوه یعنی صبا (لیلا اوتادی) آشنا می شود. این دو به کمک هم…
لینک دانلود:
حجم: ۶۳۴ مگابایت
فرمت: mkv
فیلم ایرانی سیانور
فیلم ایرانی سیانور
موضوع : اجتماعی
سال تولید : ۱۳۹۴
کارگردان : بهروز شعیبی
بازیگران: مهدی هاشمی، هانیه توسلی، پدرام شریفی، بابک حمیدیان، بهنوش طباطبایی، رضا مولایی، فرزین صابونی، فریدون محرابی، سارا توکلی، وحید حبیبیان، وحید رونقی و آتیلا پسیانی
خلاصه داستان : قصه «سیانور» در دهه ۵۰ می‌گذرد و محور اصلی آن زندگی عاشقانه یک زوج است که در آن دوره زمانی به تصویر کشیده می‌شود.
وصیت یک سرباز
این وصیت‌نومه‌ی منه ! مادر !
از تو شیکم‌ِ یه کوسه بَرات می‌نویسمش !
کوسه‌یی که تو اَروند به دنیا اومده وُ
شاید یه روز بیفته تو تورِ ماهیگیرای بندر قاسمیه ، یا چتله وُ دِیلم...
این جنگ‌ِ لعنتی فقط واسه کوسه‌ها برکت داشت !
اونا رُ از تموم‌ِ اقیانوسای دُنیا کشوند این‌جا !
می‌گن بوی خون‌ِ آدمی‌زاد کوسه‌ها رُ مَس می‌کنه !
من به این حرف ایمون دارم !
آخه با یه گولّه تو سینه رو آب شناور بودم
که یهو دیدم تو دِل‌ِ یه کوسه‌ی پونزده مِتری‌اَم !
قول بده به وصیتم عَمَل کنی ! مادر !
بدون من واسه دفاع از حرمت‌ِ گیسای سفیدِ تو رفتم جبهه ،
وَگَرنه هیچ خاکی ارزش‌ِ این‌ُ نداره که یه آدم بَراش بمیره !
خاک فقط وقتی قیمتی می‌شه که ،
روش بذر بپاشی‌ُ آبش بِدی‌ُ محصول درو کنی !
(یعنی کاری که کشاورزا رو زمینا می‌کنن !)
قول بِده بَرام گریه کنی ! مادر !
آخه گریه داره دونستن‌ِ این که ،
پاره‌ی تن‌ِ آدم‌ُ یه کوسه پاره پاره کرده !
قول بِده نذاری برادرام زیرِ طوق‌ِ اربابی بِرَن !
نباید کسی از عَرَق‌ِ پیشونی‌ِ ما نون درآره !
ما تازه تاج‌ِ شاه‌ُ از سَرِش برداشته بودیم ،
تازه می‌خواستیم ببینیم آزادی چه مزّه‌یی داره ،
تازه داشتیم دوست‌ُ دُشمن‌ُ می‌شناختیم که یهو جنگ شُد !
اَمون از این عربای لعنتی !
همیشه نفس کشیدن‌ُ حروم‌ِ ما کردن !
همیشه‌ی این تاریخ‌ِ تِرِکمون !
همیشه‌ی این تاریخ...
قول بده برادرم این تاریخ‌ِ لعنتی‌ُ عَوَض کنن !
نذارن مث‌ِ همیشه ،
یکی عَرَق بریزه وُ یکی دیگه همه چی‌ُ بالا بِکشه !
نذارن کس‌ِ دیگه‌یی واسه‌شون تصمیم بگیره !
نذارن کسی دستش‌ُ جلو لَبای اونا بگیره واسه بوسیدن !
ما واسه همین چیزا شاه‌ُ کلّه‌پا کردیم دیگه !
بِهِم قول بده ! مادر !
قول بِده نذاری خَم شه زانوهاشون !
نذاری چشمشون به دهن‌ِ یکی دیگه باشه وُ
مث‌ِ یه گلّه بُز هَر جا که می‌گه بِرَن !
قول بده نذاری کسی با خونم رو دیوارا شعار بنویسه !
نذاری اِسمم‌ُ بذارن رو کوچه‌مون !
این کارا هیچّی رُ عَوَض نمی‌کنه !
من کوچه‌مون‌ُ به همون اِسم‌ِ نسترن دوس دارم !
نسترن ، نسترن... نسترن اِسم‌ِ دخترِ همسایه‌ی سه تا خونه اون‌وَرتَرمون بود !
چشماش مث‌ِ شبای چهارشنبه‌سوری برق می‌زَد !
یادم نمی‌ره اون چراغا ، اون فِشفشه‌ها ، اون آتیشا...
ستاره‌های آسمون‌ِ جبهه ،
چشمای نسترن‌ُ یادم می‌نداخت !
حتّا شبای عملیاتَم که دَم به دَم خُمپاره می‌اومدُ
منوّرا آسمون‌ُ عینهو روز روشن می‌کردن ،
من تو فکرِ برق‌ِ چشمای نسترن بودم !
حالا اِسم‌ِ به این قشنگی رُ از رو اون کوچه بردارن که چی؟
که یکی رفته تا هزارتا دیگه بمونن‌ُ زنده‌گی کنن؟
خُب این رسم‌ِ آدمی‌زاده !
پَس کلمه‌ی ایثار
ـ که این روزا به دهن‌ِ هَر اُزگَلی میاد ـ یعنی چی؟
مگه ما خُل بودیم تنمون‌ُ سپرِ سُرب‌ِ داغ کنیم؟
مگه خُل بودیم بزنیم به اَروندُ
ترکش بخوریم‌ُ شام‌ِ کوسه‌ها بشیم؟
ما این کارا رُ نکردیم که یکی دیگه بیادُ
پوتینامون‌ُ پاش کنه وُ
با لَگَد بزنه تو دهن‌ِ هَِر کی سوال داره !
نذار عکسم‌ُ رو دیوارِ هیچ گُذری نقّاشی کنن ! مادر !
اگه میل‌ِ من باشه که می‌گم ،
رو تموم‌ِ دیوارای شهر
عکس‌ِ چشمای نسترن‌ُ بِکشن !
نذار ما رُ چماق کنن تو سَرِ این جماعت !
نذار بازی بِدن اون همه غیرت‌ُ !
نذار از پسرات تابلوی تبلیغاتی بسازن !
اونا اگه دِل داشتن ، کنارِ من تو دِل‌ِ این کوسه بودن ،
نه اون بالا مالاها !
به وصیتم عمل کن ! مادر !
اینا تنها حرف‌ِ من نیس !
حرف‌ِ خیلیای دیگه‌س !
تو اقیانوسای دُنیا کوسه‌های زیادی زنده‌گی می‌کنن ،
که پلاک‌ِ سربازای ایرونی تو شیکماشونه !